نگران نباش حال دلم خوب است !!!
نه از شيطنت هاي كودكانه اش خبري هست...
نمیشه برای عاشق شدن
نگاهت نمی کنم که تحریک شوی
آرزویم با تو بودن است؛
خدایا...
عشق گفت من را صدایش کن
آهـــآﮮ زمستــآלּ !
من ماندم و ۱۶ جلد
ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد
دوباره دوام می آورد
اما هر چه باشد ریسمان پاره ای است
شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم
اما در آنجا که ترکم کردی
هرگز دوباره مرا نخواهی یافت!
حال و روز عجیبی دارمـ...
همیشه بر سر دو راهیم..
یكـــــ راه به تو می رسد و یكـــــ راه به تنهــائـــ ــ ــی
همیشه تو را بر می گزینم و میرسم به تنهائی!
دیشب که باران آمد … میخواستم سراغت را بگیرم …
به "سگ" استخون بدی ..
این روزها
اینجا زمین است ؛
روز مرگم اشک را شیدا کنید
روی قلبم عشق را پیدا کنید
روز مرگم خاک راباور کنید
روی قبرم لاله را پرپر کنید
جامه را خاک و خاکستر کنید
خانه ام را وقف عشقم کنید
روز مرگم دوست را دعوت کنید
دور قبرم را کمی خلوت کنید
بعد مرگم خنده را از سر کنید
رفتنم رادوستان باور کنید
یک مرغ اسیر بال و پر باخته ام
بی لذت آب و دانه، سر باخته ام
پا در دل دام و دل اســیر صیـــاد
من، قصه ی بازی دوسر باخته ام !
وقتی عاشقش شدم که دیدم
هیچوقت دلمو نشکست
هیچوقت بهم نه نگفت
همیشه در جواب بچه بازیهام
خندید و گفت: عاشق همین کاراتم...
خدایا جای سوره ای به نام عشق در قرآنت خالیست ؛
که اینگونه آغاز شود :
قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت......
اشکهایم که می ریزند ،
دیری نمی پاید که قندیل می بندند ؛
عجیب سرد است ، هوای نبودنت ....
رد گام هایت را که می گیرم
از تو دور تر می شوم
گویی کفش هایت را بر عکس پوشیده ای
میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
هیچ وقت نفهمیدم...
چرا درست همان کسی که...
فکر میکنی با همه فرق دارد...
یک روز...
مثل همه...
تنهایت میگذارد...؟!!
رویا هایم نیز با من غریبه شده اند !
هر وقت سراغشان را می گیرم ،
خیالی بودنشان را به رخم می کشند ...
ϰ-†нêmê§ |